چگونه زبان انگلیسی من اینقدر خوب شد بدون اینکه کلاس زبان برم

چگونه زبان انگلیسی من اینقدر خوب شد بدون اینکه کلاس زبان برم

چگونه زبان انگلیسی من اینقدر خوب شد بدون اینکه کلاس زبان برم (و توصیه‌هام به شما)

نوشته: ارشاد نیک‌خواه

آره من خودم انگلیسی یاد گرفتم و هیچ‌وقت کلاس نرفتم. کاش می‌رفتم. ولی نرفتم. نشد. خودم زبان خوندم و بذار حقیقت رو بذارم کف دستت: برای اینکه زبانت رو خوب کنی باید وقت بذاری. روزی حداقل دو ساعت. اگه حال نداری همچین کاری بکنی اصلن وقت خودت هم تلف نکن و بقیه‌ی این مطلب رو نخون. ولی اگه می‌خوای واقعن وقت بذاری و زبانت رو بهتر کنی، بیا تا من قصه‌ی خودم رو برات تعریف کنم شاید بهت کمکی کرد.

برای من همه چی از مایکل جکسون شروع شد

اول دبیرستان بودم و زبان انگلیسی من مثل همه‌ی شماهایی که اول دبیرستان بودین (و اگه هیچ وقت کلاس زبان نرفتین) داغون بود. سیستم آموزشی‌مون هم که اون وضعیت.

همین روزها بود که یه کاست از مایکل جکسون رسید دستم و اون شروعِ همه چیز بود. مسحورِ مایکل جکسون و ترانه‌هاش شده بودم و هر روز اون کاست لعنتی رو پشت ‌و رو با ضبط صوت SONYمون پلی می‌کردم. صداش رو تا ته می‌بردم بالا تا دخترهای همسایه هم صداش رو بشنون و فرآیند مخ‌زنیم رو تسهیل کنه. کلی با این کاست حال می‌کردم. فقط یه ایرادی این وسط بود…

نمی‌دونستم مایکل چی داره می‌گه و از چی داره می‌خونه.

این شد که رفتم سراغ اینترنت. اوایل عصر اینترنت و کارت‌های اینترنت دایال‌آپ بود. و اون صدای نوستالژیک وصل شدن مودم به اینترنت…

رفتم توی یاهو (گوگل اون موقع یه پروژه‌ی دانشجویی بود) و زدم:

Michael Jackson song text

اونجا بود که با کلمه‌ی Lyric آشنا شدم و شعرهای مایکل رو پیدا کردم و همه‌ش رو ذخیره کردم و بردم مدرسه‌ی بابام. با پرینتر مدرسه (آره خب از بیت‌المال مصرف کردم) همه‌ی اون شعرها رو پرینت گرفتم و شروع کردم خوندن‌شون و اون شروعِ زبان یادگرفتن من شد.

با خوندن (و فهمیدنِ) متن‌های آهنگ‌ها کیف می‌کردم و هر بار با خودم می‌گفتم که «آآآآآآ، پس این داره می‌گه اییییین، اییییول» هر لغتی که یاد می‌گرفتم من رو برای یادگیری لغت‌های بیشتر تشنه‌تر می‌کرد. ولی من حافظه‌ی خیلی ضعیفی دارم. از همون بچگی اینطوری بودم. بنابراین یه سازوکاری لازم داشتم که دایره‌ی لغاتم رو گسترش بدم. همزمان با جعبه‌ی لایتنر و فلش‌کارت آشنا شدم (مرسی امید!) و اون یه جهشی بود در این مسیرِ یادگیری زبان و گسترش واژگان من.


پیشنهاد ما برای یادگیری سریع زبان انگلیسی مجموعه برتر Why not با تدریس استاد مهران میرزایی می باشد برای اطلاعات بیشتر و  نمونه آموزش کلیک کنید


از اون روزها به بعد دیگه به هیچ متن انگلیسی‌ای رحم نمی‌کردم. هرچی گیر می‌آوردم می‌خوندم و هر لغتی که بلد نبودم رو روی یک فلش‌کارت می‌نوشتم و اون رو وارد پنج‌خانِ جعبه لایتنر می‌کردم. اینقدر خوندم و اینقدر لغت یادگرفتم که بعد از یک مدت دیدم توی یک صفحه به جای اینکه ۳۰ لغت جدید ببینم به پنج شیش لغت جدید برمی‌خورم و برای اینکه ۳۰ لغت روزم رو بنویسم باید به جای ۳۰ دقیقه، ۱ ساعت و ۱۰ دقیقه مطالعه کنم. خب این قضیه خیلی بهم روحیه می‌داد و داشتم آروم آروم رشد خودم رو می‌دیدم. باز تشنگیم بیشتر می‌شد. اینقدر می‌خوندم (می‌رفتم توی اینترنت و در مورد هر چیزی که کنجکاو بودم – از بدن زن گرفته تا جنگ‌افزار و ماشین و فلسفه – سرچ می‌کردم و می‌خوندم و لغت‌های جدیدش رو می‌نوشتم روی فلش‌کارت و حفظ می‌کردم) که دیگه نیازی به خوندن گرامر نداشتم. کنکور کارشناسی دادم و رتبه ۷۳ شدم توی منطقه سه. البته من کنکور ریاضی (رتبه: ۱۳۰۰ منطقه سه) رو پیگیری کردم و کارشناسی رفتم تبریز. بگذریم. داشتم چی می‌گفتم؟ آها… اینکه یک کتاب آموزش گرامر هم نخوندم ولی سوال‌های گرامر رو خیلی خوب می‌زدم. چطوری؟ وقتی زیاد مطالعه می‌کنی ساختار جمله می‌شه ملکه‌ی ذهنت. اونوقت دیگه همینطور که داری جمله رو می‌خونی خودت جای خالی رو پر می‌کنی چون کلی جمله‌ی مشابه این‌ور اون‌ور دیدی و دیگه خیلی روان شدی توی قضیه.

انگلیسی من رو به جاهای گنده‌ای برده. فرصت‌های خفنی رو برام پیش آورده و خیلی من رو جلو انداخته در زندگی. یکی از این جاها همین همایش جهانی گردشگریتوی ترکیه بود. عکس اصلی این مطلب هم مال همون قضیه‌س.

یادگیری انگلیسیِ من از دایره‌ی واژگان و جعبه لایتنر شروع شد. اینجوری مهارت‌های reading رو تقویت کردم و بعدش به ایستگاه speaking رسیدم. شیرجه زدم توی صحبت کردن. با هر خارجی‌ای که می‌دیدم صحبت می‌کردم و با وجود اینکه می‌دونستم اشتباه‌های زیاد دارم خجالت نکشیدم و ادامه ‌دادم. خودم رو اصلاح می‌کردم، باهاشون تمرین می‌کردم (البته خب قطعن جفت‌مون از مصاحبت لذت می‌بردیم) و یاد می‌گرفتیم. خارجی‌ها یک ایرانیِ هم‌صحبت با انگلیسیِ کج و معوج رو به یک ایرانیِ ساکت ترجیح می‌دن، بهتون قول می‌دم. بعدها عضو سایت Couchsurfing شدم و مسافرهای خارجی رو به خونه‌م دعوت می‌کردم تا باهاشون صحبت کنم. هم انگلیسیم بهتر شد و هم اینکه کلی چیزهای باحال (از جمله هیچ‌هایک) ازشون یاد گرفتم. اینجوری شد که speaking و listening هم بهتر شد.

من از صفر شروع کردم و هیچ وقت کلاس زبان نرفتم. حافظه‌ی داغونی هم دارم. به این دوتا دلیل یادگیری انگلیسی از بزرگترین دستاوردهای زندگیمه که واقعن بهش افتخار می‌کنم. یعنی خداییش دم اراده‌م گرم. این روزها هم بهش نیاز دارم. کاش برگرده. تنها موهبتی که داشتم کنجکاوی و تشنگی برای یادگیری بود. اگه شما هم کنجکاو و تشنه هستید شروع کنید، هیچ وقت دیر نیست. بزرگ فکر کنید ولی کوچیک شروع کنید. با روزی نیم‌ساعت شروع کنید. اصلن بذارید چندتا توصیه بهتون بکنم و کلن قضیه رو جمع‌بندی کنم:


پیشنهاد ما برای یادگیری سریع زبان انگلیسی مجموعه برتر Why not با تدریس استاد مهران میرزایی می باشد برای اطلاعات بیشتر و  نمونه آموزش کلیک کنید


اما توصیه‌های من به شما برای یادگیری زبان انگلیسی

قبل از اینکه به خوندن ادامه بدین: اگه انگلیسی نمی‌خونید و قصد یادگیری زبان دیگه‌ای دارید و هنوز می‌خواید به توصیه‌های من گوش کنید هرجا توی متن کلمه‌ی «انگلیسی» دیدید به جاش اون زبانی که دارید می‌خونید رو بذارید.

۱ . دور و بر خودتون اتمسفری بسازید که همه‌چی توش انگلیسی باشه (انگلیسی صحبت کنید، انگلیسی گوش کنید و انگلیسی بخونید و از همه مهم‌تر انگلیسی فکر کنید) و خودتون رو مجبور کنید که توی اون فضا بمونید و توش فعالیت کنید. اگه یکی دوتا پایه پیدا کنید که چه بهتر، با هم حرف بزنید و اشتباهات همدیگرو به هم بگید. اصلن بشینید با زیرنویس انگلیسی فیلم ببینید و در مورد کلمه‌ها و اصطلاحات جدیدش حرف بزنید و یاد بگیرید. روزی حداقل دو ساعت با هم کار کنید. می‌دونم سخته ولی هیچ چیزی آسون به دست نمیاد. برای شروع می‌تونید از روزی نیم ساعت شروع کنید ولی خیلی زود باید به دو ساعت برسید و همون‌جا بمونید.

۲ . قبل از اینکه خسته بشید دست از خوندن و یادگرفتن بردارید. خودتون رو تشنه نگه دارید تا فردا هم برگردید سر خوندن. این رو از هاروکی موراکامی و کتابش «وقتی می‌گم دویدن منظورم چیه» یاد گرفتم.

۳ . گرامر نخونید. به جاش بیشتر متن بخونید و دایره‌ی واژگان‌تون رو گسترش بدین. برای اینکه تشنگی‌تون رو از دست ندین از موضوعاتی بخونید که بهش علاقه دارید. تاریخ هنر؟ نقد عکس؟ زندگی‌نامه‌ی جان اف کندی؟ اخبار روز دنیا؟ داستان‌های جنایی؟ خلاصه‌ی کتاب؟ متون استارت‌آپی و کسب‌وکاری؟ چی دوست دارید؟ همون رو سرچ کنید توی گوگل و شروع کنید به خوندن. فلش کارت و خودکار کنار دستتون باشه که لغات جدید رو یادداشت کنید و سر فرصت بخونید.

۴ . فلش‌کارت و جعبه لایتنر رو جدی بگیرید. خیلی به درد می‌خورن و یادگیری واژگان رو به یک بازی تبدیل می‌کنن. حتی خودتون می‌تونید با چندتا تخته یا مقوا جعبه لایتنر بسازید. توی اینترنت سرچ کنید ابعاد و روش‌های یادگیریش دستتون میاد. کلن قضیه‌ش فان و باحاله.


پیشنهاد ما برای یادگیری سریع زبان انگلیسی مجموعه برتر Why not با تدریس استاد مهران میرزایی می باشد برای اطلاعات بیشتر و  نمونه آموزش کلیک کنید


۵ . از همین ابتدا سعی کنید معانی کلمات رو پشتِ فلش کارت به انگلیسی بنویسید. دیکشنری لانگمن بهترین ترجمه‌های انگلیسی به انگلیسی رو داره به نظرم. خیلی ساده توضیح داده.

۶ . از انگلیسی حرف زدن خجالت نکش. توی این مسیر، کمال‌گرایی بدترین دشمن توئه. وقتی می‌ری با یکی حرف بزنی به «انگلیسی حرف زدن» فکر نکن، به «برقراری ارتباط» فکر کن. وسیله و زبانی که باهاش حرف می‌زنی مهم نیست، اون ارتباط برقرار کردن و پریدن از یک مانع مهمه. بپر!

منبع : http://sizdahom.com